ادیب طوسی در ادامۀ سخن خود از «زبان ترکان» دانستن واژۀ «آذری» از جانب مؤلّفان کتاب «نامۀ دانشوران» که در عهد قاجار تألیف شده است؛ انتقاد می کند و کار آنها را اشتباه می داند. او کار گای لسترنج نویسندۀ کتاب «جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی» را در ترکی دانستن واژۀ آذری را هم محکوم می کند و در ادامه با نقل نکته ای از دکتر محمود افشار؛ حتّی ترک دانستن و نامیدن آذربایجانی ها را به رسمیّت نمی شناسد:
« اشتباه نامۀ فرضی دانشوران [!] (اگر اشتباهی فرض شود.) این است که می گوید «زبان ترکان» ولی مقصودش این است: زبانی که در آن وقت اشخاصی که اکنون به غلط در ایران به ترک معروفند؛ یعنی، آذربایجانیان صحبت می کردند. » ( زبان فارسی در آذربایجان، ج 1، ص 197)
این هم از بدایع و کرامات شیوخ معاصر کشور ماست که به جنگ بدیهیّات رفته؛ شب را روز و زور را شب می بینند! مردم آذربایجان خود را ترک می دانند. مردم غیرترک ایران هم آذربایجانی ها را ترک می دانند. زبان مردم آذربایجان هم شعبه ای از زبانی است که همگان در دنیا و در ایران آن را با نام ترکی می شناسند. خود حضرات آذری باز هم آن زبان را ترکی دانسته و از تحمیل شدن ترکی به مردن آذربایجان در گوشه ای از تاریخ سخن گفته و از ضرورت نابود ساختن ترکی آذربایجانی و گذاردن فارسی به جای آن سخن می گویند. با این اوصاف معلوم نیست «به غلط به ترک معروف شدن مردم آذربایجان» چه صیغه ای است؟
نتیجه گیری ادیب طوسی از اشتباه ادّعایی نویسندگان کتاب «نامۀ دانشوران» از ترکی دانستن کلمۀ آذری موجود در منابع عربی قرون اوّلیّۀ اسلامی هم شنیدنی است:
« کلمۀ آذری را نویسندگان نامۀ دانشوران «زبان ترکان» ترجمه کرده و باعث اشتباه یک عدّه مردم بیسواد شده اند.» (زبان فارسی در آذربایجان، ج 1، ص 198)
ما در اینجا تنها یک بیسواد می بینیم و آن هم خود ادیب طوسی است که بعد از سال ها ادّعای نویسندگی هنوز نمی داند زبان باستان مردم آذربایجان را فارسی بداند، یا آذری!